امروزه مردم دنیا از استیو جابز به عنوان رویاپرداز دنیای دیجیتال یاد میکنند. مردی که زیبایی را وارد میکروچیپها کرد. او قبل از اینکه یک مرد افسانهای باشد، یک انسان واقعی بود. ما نمیتوانیم استیو جابز باشیم؛ اما میتوانیم از زندگی فوقالعاده او درسهای زیادی یاد بگیریم.
استیو جابز
برخی از توصیهها و درسهایی که در کسب و کار خود به آن نیاز داریم و او به تاریخ بشر داد را امروز با هم مرور میکنیم تا بتوانیم سرلوحه کار خود قرار دهیم.
اگر میخواهید کسب و کار خود را شروع کنید یا توسعه دهید اما انگیزهای برای آن ندارید و میترسید پیشنهاد میکنیم فقط این 21 مورد را با دقت بخوانید. نظرتان تغییر خواهد کرد!
1- به جایی که توپ خواهد رفت اسکیت کن
استیو در یکی از سخنرانیهای خود در مکورلد – آیورلد، نقل قولی از وین گرتسکی (بازیکن کانادایی هاکی روی یخ) گفت:
یک جمله قدیمی از وین گرتسکی است که من آن را دوست دارم : “من به جایی که پاک (توپ هاکی) خواهد رفت اسکیت میکنم نه جایی که توپ بوده است.” ما همیشه سعی میکنیم آن را در شرکت اپل اجرا کنیم.
توانایی استیو جابز برای پیشبینی تمایلات آینده، به اپل بسیار کمک کرد تا بر بازارهای نوظهوری مثل فروش موسیقی دیجیتال (بواسطه آیپد و آی تیونز استور) غلبه کند.
2- دید مثبت داشته باشید
استیو زمانی که به دنیا آمد توسط والدینش پذیرفته نشد! آیا این موضوع به معنی یک شکست سخت است و دلیلی برای منفی نگری؟
اما استیو جوان این طور فکر نمیکرد. او بخاطر داشتن پدر خوانده و مادر خوانده دوست داشتنیاش که در پالو آلتوی کالیفرنیا زندگی میکردند، شکرگزار بود.
پالو آلتوی کالیفرنیا جایی بود که امروزه به دره سیلیکون معروف است.
3- از دیگران بیاموزید
استیو زمانی که در دبیرستان مشغول تحصیل بود، در سخنرانیهای یک شرکت تکنولوژی کامپیوتر کوچک، به اسم هیلوت پاکارد (HP) شرکت میکرد. قبل از ۲۱ سالگی نیز برای HP و آتاری کار میکرد. او با کار کردن در این شرکتها، کارهایی که این دو شرکت انجام میدادند را دید و آنچه که میخواست انجام دهد تا اپل متفاوت باشد را یاد گرفت.
4- زود شروع به کار کنید
استیو وقتی هنوز یک نوجوان بود کار کردن با کامپیوتر را شروع کرد و سریع یاد گرفت. همین موضوع به او کمک کرد که شرکت اپل را در اوایل بیست سالگی تاسیس کند. درست زمانی که پر از انرژی و ایدههای جدید بود و هنوز شغل و یا خانواده، او را محدود نکرده بودند.
5- دانشگاه مهم است
در بهترین حالت آموزش عالی، ما را برای برقراری ارتباط و حل مشکلاتمان به چالش میکشد.
استیو پس از انصراف از دانشکده، در کلاسهای خوشنویسی شرکت میکند. او شرکت در این کلاسها را بخشی از پیشرفت Mac می داند و میگوید، “اگر من در کلاسهای خطاطی دانشکده شرکت نکرده بودم، Mac هرگز فونت چندگانه یا فونتهای فاصلهدار امروزی را نداشت.”
6- رفتن به دانشگاه ضروری نیست
استیو پس از پایان دبیرستان، در سال 1972 وارد دانشگاه Reed شد. اما ترم دوم از دانشگاه انصراف داد. چون شهریههای دانشگاه زیاد بود و جابز نمیخواست تمام پساندازهای پدر و مادرش را خرج کند.
اگر او دانشگاه را ترک نمیکرد، در سال ۱۹۷۵ دانشجوی سال سوم دانشکده بود؛ در حالیکه او در همین سال با همکاری استیو وزنیاک شرکت اپل را تاسیس کرد.
7- سفر کنید
جابز یک سال قبل از اینکه اپل را تاسیس کند به هند سفر کرد. سفر باعث تغییر و گسترش دیدگاه و احساس افراد، نسبت به اتفاقات و دنیای پیرامونش میشود که از صفات خوب یک کارآفرین است.
8- اطرافتان را با انسانهای خوب احاطه کنید
استیو، مهندس کامپیوتر فوقالعادهای نبود و اگر به تنهایی شرکت را تاسیس میکرد، اپل هیچ شانسی نداشت. به همین علت استیو وزنیاک را استخدام کرد. با گذشت سالها، شرکتهای استیو جابز به لطف افراد ماهری که به هیئت مدیره آورد، بسیار شکوفا شدند. مانند تیم دونالد کوک مدیرعامل اجرائی اپل و جان لستر مدیر ارشد بازرگانی پیکسار.
9- کمال طلب باشید
انسانها همواره به دنبال این هستند که هدفهایشان را اجرائی کنند. پس اهداف خود را مشخص کنید و آن را رشد دهید.
10- قبل از انجام هر کاری، هدفتان را تصور کنید
در روزهای شروع کار شرکت اپل، استیو، دوست داشت دفتر شرکتش در پالو آلتو واقع در کالیفرنیا و یک مرکز نوآوری تکنولوژی کامپیوتر باشد. در حالی که شرکت اپل در پارکینگی در لوس آلتوس مستقر بود.
او یک صندوق پستی در پالو آلتو قرار داد و یک سرویس پیامگیر نیز اجاره کرد. با این کار مشتری تصور میکرد که اپل یک شرکت بزرگ در مرکز دره سیلیکون است. هر چند که در حقیقت، اپل گروهی دو نفره بود که در یک پارکینگ فعالیت داشت.
11- موانع به معنای پیروزی هستند
جابز و وزنیاک زمانی که اولین کامپیوتر اپل را توسعه میدادند، تمام پولشان خرج شده بود. اما به جای اینکه تسلیم شوند، جابز اتومبیل و وزنیاک ماشین حساب گرافیکی خود را فروختند.
هرگاه مشکلی وجود دارد، راهحلی هم برای آن وجود دارد.
12- با پول ارزشگذاری نکنید
جابز از سال ۱۹۹۷ تا زمان مرگش، با دستمزد یک دلار در سال در سمت مدیرعامل برای اپل کار میکرد. حقوق برای استیو انگیزه کار نبود. بلکه آنچه به او انگیزه میداد تا تلاش و پیگیریهای مدام داشته باشد، تمایل به کمال و برتری بود. (از سویی دارایی سهام اپل میتوانست انگیزه ایجاد کند)
13- افراد را ارزشگذاری کنید
استیو، افراد پرشور و فرهیخته را در هر دو شرکت اپل و پیکسار استخدام میکرد و موفقیت این دو شرکت، این گفته را تایید میکند.
14- خطر کنید
استیو جابز، محصولات شرکت را برای خلق محصولی جدید ادغام میکرد. اکثر مدیر عاملها به پیشرفت آیفون شک داشتند و فکر میکردند این کار کمک میکند تا آی پد منسوخ شود. اما جابز به هر حال این کار را انجام داد و در بازار پر سود موبایل موفق شد.
از خطر کردن نترس… بخصوص اگر هوشمندانه است.
15- یک برند شخصی ایجاد کنید
استیو جابز از اولین کسانی بود که به اهمیت رشد برند شخصی در عصر اینترنت پی برد. آنچنان که شما حتی با دیدن تصویر سیاه و سفید استیو جابز، فوراً به یاد لوگوی شرکت اپل خواهید افتاد.
16- هدف والایی داشته باشید
بودا میگوید:
ما همانی هستیم که میاندیشیم و هر آنچه که ما هستیم، ناشی از افکارمان است. ما با اندیشههایمان جهان را میسازیم.
استیو از زمانی که تمرینهای ذهنی بودیسم را در دهه ۱۹۷۰ شروع کرد، رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کرد.
17- شریک خوبی انتخاب کنید
هیچ تصمیمی در زندگی مهمتر از این نیست که بخواهید زندگیتان را با شخصی سهیم باشید. شریک خود را عاقلانه انتخاب کنید. مانند استیو جابز. در این شرایط شما یک شریک خواهید داشت که هرگاه شما را در چالشهای روزانه ببیند به شما کمک خواهد کرد.
18- بعد از شکست هم ،به جلو حرکت کنید
هر فردی شکست خواهد خورد اما آنچه که انسانها را از هم متفاوت میکند، واکنششان به شکست است.
در سال ۱۹۸۴ استیو جابز از اپل اخراج شد. او در جشن فارغ التحصیلی دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۰۵ درباره اخراجش چنین گفت:
“آن زمان متوجه نبودم؛ اما بعدها معلوم شد که اخراج شدنم از اپل، بهترین رخدادی بود که میتوانست تا آن زمان در زندگیام اتفاق بیفتد. سنگینی موفق بودن با سبکی تازه کار بودن جایگزین شد، اما با اطمینان کمتر درباره همه چیز. این اتفاق به من اجازه داد تا به یکی از خلاقانهترین دورههای زندگیم وارد شوم.”
19- یاد بگیرید چطور با آجری که به سرتان زده میشود، رفتار کنید
این نوشتهها از سخنرانی استیو جابز در دانشگاه استنفورد است.
“گاهی زندگی با آجر به سر شما میزند. ایمانتان را از دست ندهید. من معتقدم تنها چیزی که مرا به ادامه دادن واداشت، این بود که عاشق کاری که انجام میدادم، بودم. شما هم کاری را که دوست دارید، پیدا کنید و این درست مثل عشق به معشوق عمل خواهد کرد. کار، زمان زیادی از زندگی شما را در برمیگیرد و تنها راهی که واقعاً شما را خشنود خواهد کرد این است که باور داشته باشید، کاری که انجام میدهید کار بزرگی است.”
20- به یاد داشته باشید که به زودی خواهید مرد
“یادآوری این نکته که من به زودی خواهم مرد، مهمترین ابزاری بوده که من را برای رویارویی با انتخابهای بزرگ در زندگی کمک کرده است. زیرا تقریباً هر چیزی، مثل انتظارات خارجی، غرور، ترس از خجالت و شکست، همه این چیزها در رویارویی با مرگ محو میشوند و تنها چیزهایی را که واقعاً مهم هستند، باقی میگذارد.”
زمان ما در زمین کوتاه است، بیایید آن را محاسبه کنیم.
21- تغییری در جهان ایجاد کنید
“ما اینجا هستیم تا تغییری در جهان ایجاد کنیم. وگرنه، چرا اینجا هستیم؟”
داشتن یک هدف والا نه تنها به موفقیت ما کمک میکند، بلکه معنی کلمات را برای ما باز تعریف خواهد کرد.
برای تعریف دوباره موفقیت آمادهاید؟
با سخنان استیو جابز، این مقاله را پایان میدهیم:
“تنها راه برای انجام کارهای بزرگ این است که آنچه را که انجام میدهید، دوست داشته باشید. اگر تا الان آن را پیدا نکردهاید، باز هم جستجو کنید و آرام ننشینید. مثل تمام مسائل قلبی، وقتی که آن را پیدا کنید، خواهید فهمید و مثل هر رابطه دوستی واقعی با گذشت زمان بهتر و بهتر میشود. جستجو را ادامه بدهید و تا پیدا کردن آن آرام ننشینید. ”
ترجمه و تهیه توسط سرکار خانم سمیه زارع