تصور نکنید که با فروش یک وبسایت، پولی از جیب کارآفرین خارج میشود!
قبل از اینکه بخواهید وبسایت خود را بفروشید، شما باید با چگونگی ارزشگذاری یک وبسایت آشنا شوید. بیشتر ارزشگذاریها بر پایه تفکر و معادلات اشتباهی هستند که ما داریم.
فروش در کسب و کار، یکی از مهمترین تصمیمات مالی است که ممکن است شما انجام دهید. پس مواظب باشید که اشتباه نکنید!
اگر صاحب یک سایت تجاری هستید، یا سایتی که محتوا یا خدمات و محصولاتی را ارائه میکند یا هر سایت دیگری و قصد دارید که آن را بفروشید یا میخواهید فقط آن را ارزشگذاری کنید، قبل از هر کاری حتما این مقاله را مطالعه کنید. در این مقاله به شما خواهیم گفت که چگونه یک کارآفرین میتواند کسب و کار آنلاین خود (یا هر کسب و کار دیگری) را با مبلغی بیشتر از آنچه که انتظار داشته است، بفروشد. در واقع مشخص میکنیم که چگونه یک وبسایت با بیشترین مبلغ به فروش میرسد.
وبسایت با بیشترین مبلغ
شما با روش و بازاریابی صحیح، میتوانید وبسایت خود را به قیمت خوبی بفروشید. شاید این موضوع برای شما عجیب باشد اما برخی افراد در یک بازه زمانی زحمت زیادی برای یک وبسایت میکشند و آن را به موفقیت میرسانند اما از یک جایی به بعد تصمیم به واگذاری یا فروش آن میگیرند و حال باید بتوانند با توجه به ارزشی که دارد به قیمت خوبی آن را بفروشند.
ارزشگذاری وبسایت
هیچ اطلاعاتی در اینترنت درباره چگونگی ارزشگذاری وبسایتها وجود ندارد! همچنین هیچ ابزاری وجود ندارد که توسط آن بتوانیم قیمت یک وبسایت را تعیین کنیم و حتی تئوری یا فرمولی برای تعیین ارزش پولی یک وبسایت موجود نیست.
بعضی از کارشناسان ادعا میکنند که اگر شما درباره سرانه سرمایه در صنعت بدانید، میتوانید یک وبسایت را قیمتگذاری کنید. طبق گفته آنها کافی است، درآمد سایت را در آن عدد ضرب کنید. برای مثال اگر سرانه سرمایه، سه برابر درآمد سالانه است، ارزش وبسایتی که هر سال 10هزار دلار درآمد دارد، ۳۰ هزار دلار خواهد بود.
یک تصور کاملاً بیمعنی!
در ادامه، منطق اشتباه این فرمول را توضیح میدهیم. اگر شما خود را به این نوع فرمولها محدود کنید، وبسایتتان را صحیح ارزشگذاری نکردهاید و با این فرمولها تنها یک سقف مصنوعی برای قیمت سایت خود قرار دادهاید، که اجازه نمیدهد وبسایت را با قیمت واقعی به فروش برسانید.
سه فاکتور ساده که قیمت فروش یک وبسایت را تعیین میکنند
- آنچه که میفروشید (هر چیزی از نام دومینتان تا لیست ایمیلهایتان)
- خریدارانی که به شما فرصت فروش خوب را میدهند (ارائه و جذب خریداران یا سرمایهگذاران واقعی بسیار ضروری است)
- عملکرد شما زمان فروش (هر چیزی از مذاکره برای معامله تا ایجاد بهترین ساختار قرارداد معامله بسیار مهم است)
موارد 2 و 3 مهمترین پارامترها در تعیین ارزش سایت هستند.
1- آنچه که شما میفروشید
دارایهایی که درآمد وبسایت را تعیین میکنند، همان چیزهاییاند که مورد علاقه خریداران هستند. این داراییها شامل نام دامنه، ترافیک شما و یا هر چیز دیگری است. بدون این داراییها، درآمدی وجود ندارد… بنابراین توجه خریداران، بیشتر به این داراییها است، تا اینکه بخواهند درآمد سایت را تخمین بزنند و خود را متقاعد کنند که سایت یا کسب و کار آنلاین شما، ارزش خریدن را دارد یا نه و وبسایت با بیشترین مبلغ را به فروش برسانند.
به هر حال، کسب و کار شما تعداد زیادی دارایی دارد؛ اما ممکن است، همه آنها را به خریدار معرفی نکنید.
اگر این داراییها را شناسایی نکنید و زمان فروش روی آنها تاکید نکنید، شما پول خوبی از فروش کسب و کارتان به دست نخواهید آورد و وبسایت با بیشترین مبلغ به فروش نمیرسد.
زمانی که به عنوان یک کارآفرین قصد دارید، وبسایت خود را بفروشید، معمولاً نکات زیر را فراموش میکنید:
- دستور العملها، فرآیندها و روندهای توسعه کسب و کارتان در طول سال (اینها هم ارزش دارند)
- پایگاه داده مشتریان یا لیست مشتریان سابق
- لیست مشترکین
- تیم (تمام کسانی که در کسب و کار شما مشغول به کار هستند، قسمت فروش و امور مالی، وبلاگنویسان و غیره)
- گواهینامهها و مجوزهای کسب و کار
- مشارکت رسانههای اجتماعی (نه دنبالکنندگان بلکه مشارکتهای واقعی)
- نرم افزارهای سفارشی که سفارش دادهاید یا تغییراتی که روی نرم افزارهای تولید انبوه اعمال کردهاید
- برند، لوگوها، علائم تجاری (شما ممکن است علائم تجاری داشته باشید، حتی اگر علامت تجاریتان را ثبت نکرده باشید)
- لگاریتم دقیق ترافیک سایت، اطلاعات مربوط به مشتریان (برای مثال، اطلاعات حاصل از نظرسنجیهای انجام شده) و دادههای دیگر
- تبلیغات کلیکی گوگل ادوردز (Adwords PPC) که بسیار با ارزش است و تبلیغات دیگر
عجیب است که اغلب صاحبان وبسایت، اطلاعاتی را زمان فروش ارائه میکنند که بهترین داراییهای آنها را شامل نمیشود!
وقتی میخواهید یک وبسایت با بیشترین مبلغ را به فروش برسانید، باید این موارد را بدانید…
بسیاری از افراد، زمان فروش وبسایت خود، به اشتباه بعضی از مسئولیتها را به عنوان دارایی مشخص میکنند؛ سپس وقت و تلاش زیادی را برای برجسته کردن این مسئولیتها و صحبت در موردشان صرف میکنند. مسلماً همانطور که انتظار داریم، این امر به هیچ وجه در زمان قیمتگذاری سایت، مناسب نیست!
نمونهای از مسئولیتهایی که اغلب توسط فروشندگان به شدت تبلیغ میشوند، عبارتند از:
رتبه بالا در گوگل
با هوشترین خریداران، این را به عنوان یک مسئولیت مشاهده میکنند نه یک دارایی. اگر عمده درآمد شما وابسته به یک منبع از مشتریان باشد که شما کنترلی روی آن ندارید، این یک خطر بزرگ برای کسب و کارتان است.
“پتانسیل” در کسب و کار
خریداران کاملاً از شنیدن در مورد پتانسیلهای موجود در وبسایت بیزارند؛ زیرا همه فروشندهها ادعا میکنند که در سایت آنها، پتانسیلهایی وجود دارد. اما خریداران معتقدند که اگر فروشنده این پتانسیلها را پیشرفت نداده است، پس تایید میشود که واقعاً پتانسیلی وجود ندارند!
این واقعیت که کسب و کار تبلیغ نشده است و خریدار با کمی تبلیغات سود بیشتری از سایت به دست خواهد آورد
این تفکر یک انسان ساده لوح است که اغلب فروشندگان انجام میدهند. خریداران میدانند که اگر قبلاً هیچ تبلیغی برای سایت انجام نشده است، پس حالا مجبور میشوند، هزاران دلار را در تبلیغات تلف کنند… قبل از اینکه متوجه شوند، چه تبلیغاتی و چه کانالهایی برای این کسب و کار بازده خوبی دارد. مسلماً آنها تمایلی ندارند که این آزمایشهای پر هزینه را انجام دهند. پس بهتر است اگر شما واقعاً تبلیغاتی داشتهاید و مدرکی دارید که کدام کانالها برای این کسب و کار خوب نتیجه میدهند، خریدار را آگاه کنید.
زمانی که مسئولیتهای سایت را برجسته میکنید، در حالی که آنها را به عنوان داراییهای سایت میبینید، به جای افزایش قیمت سایت، ارزش آن را به میزان زیادی کاهش خواهید داد. زمانی که این موارد بیان شوند، قیمت سایت 10% تا 20% کاهش خواهد یافت. و دیگر وبسایت با بیشترین مبلغ به فروش نمیرسد.
2- خریدارانی که به شما فرصت فروش خوب را میدهند
اگر شما یک مغازه لیمونات را در یک تفریحگاه شلوغ در روزهای گرم دایر کنید، مسلماً فروش شما خیلی بیشتر از حالتی است که مغازهتان در عصرهای یک روز زمستانی و در نزدیکی دریا قرار داشته باشد.
بسیاری از فروشندههای وبسایت برای پیدا کردن خریدار، روشی کاملاً اشتباه را انتخاب میکنند. آنها سایت خود را در سایتهای فروش قرار میدهند. اشتباه، اشتباه، اشتباه…
خریدارانی که بیشترین نیاز را به وبسایت شما دارند، در این سایتها نیستند. سایتهای فروش، مکان مناسبی برای فروش وبسایت شما نیست. هر سال، هزاران وبسایت در این سایتها به فروش میرسند، اما اینجا بهترین خریدارها، یعنی خریدارانی که بیشترین پول را برای وبسایت شما بپردازند، وجود ندارند.
اگر میخواهید زمان کم و تلاش کمی را برای پیدا کردن خریدار صرف کنید، میتوانید وبسایت خود را در این سایتها قرار دهید تا فروخته شود. اما منتظر خریدار واقعی نباشید.
اجازه دهید یک قدم عقبتر برویم و بررسی کنیم که معنی بهترین خریدار وبسایت چیست؟
با یک مثال ساده شروع میکنیم. شما یک وبسایت فروش لاستیک خودرو دارید و به مدت ۵ سال است که فعالیت میکنید. سایت شما بعد از پنج سال، 30 هزار دلار در یک سال سود خالص دارد و سرانه سرمایه آن 6/2 است.
شما وبسایت را برای فروش در سایتها و بازارهای معمولی قرار میدهید.
فردی به دنبال یک کسب و کار آنلاین است و نمیخواهد از صفر شروع کند؛ بلکه با سرمایهای که دارد، میخواهد یک کسب و کار آنلاین بخرد. او راهنماهای مختلفی را در خصوص ارزشگذاری کسب و کارها مطالعه کرده است و میداند که سرانه سرمایه وبسایت شما، 6/2 است. پس انتظار دارد که کسب و کار شما حدود ۶۰ هزار دلار یا حداکثر ۷۸ هزار دلار باشد . محاسبات به او نشان میدهد که در یک سال ۳۰ هزار دلار سود خواهد داشت و اینکه بازگشت سرمایهاش در کمتر از دو سال خواهد بود.
این خریدار در وبسایتهای فروش، سایت مورد نظرش را جستجو میکند و وبسایت شما را حداکثر 78 هزار دلار خواهد خرید. حالا حالت دیگری را بررسی میکنیم.
وقتی که شما یک وبسایت را میفروشید، چه کسی بیشترین سود را از کسب و کار شما به دست خواهد آورد؟ چه کسی از همه داراییهای سایت شما بیشترین استفاده را میبرد؟
یک فروشگاه را مثال میزنم:
یک فروشگاه قطعات اتومبیل به نام XYZ وجود دارد که هر چیزی از روغن موتور، آینه و لاستیک را میفروشد. این فروشگاه شعبههای متعددی در شهرهای مختلف دارد؛ اما حضور آنلاین قابل ملاحظهای ندارد. فروشگاه یک وبسایت دارد، اما امکانات سفارش آنلاین در آن وجود ندارد.
این فروشگاه از خرید وبسایت شما چه سودی خواهد برد؟
اول اینکه حتی اگر آنها تعداد لاستیکی که میفروشند، با آنچه شما میفروشید، یکسان باشد… آنها خیلی بیشتر از ۳۰ هزار دلار از فروش لاستیک به دست خواهند آورد. زیرا تعداد لاستیکهای بیشتری را با قیمت کمتری خریداری میکنند. پس اگر از طریق سایت شما فروش داشته باشند، در سال بدون ایجاد هیچ تغییری، ده هزار دلار سود بیشتری کسب خواهند کرد، فقط در فروش لاستیکها.
اما XYZ علاوه بر این، فرصتهای دیگری را با خرید وبسایت شما میبیند، تا از زیر ساختهای شما برای به دست آوردن سود بیشتری استفاده کند. تبدیل به فروشگاهی فعال و آنلاین میشود که روغن موتور یا هر چیز دیگر مرتبط با خودرو را به فروش میرساند.
البته لازم به ذکر است که این فروشگاه با خرید وبسایت شما، حدود ۱۵ هزار دلار نیز سود کرده است؛ مبلغی که برای هزینه راهاندازی و توسعه یک وبسایت جدید باید پرداخت میکرد. آنها میدانند که بازدید کنندگانی که به وبسایت میآیند، یعنی بازدید کنندگان و مشتریانی که در صورت نبود سایت، به فروشگاه دسترسی نداشتند، ممکن است محصولات دیگر خودرو را خریداری کنند. با محاسبه متوجه میشوند که از جریان بازدید کنندگان، ۶۰ هزار دلار سود اضافی خواهند داشت.
موضوع همینجا پایان نمییابد.
XYZ میداند مشتریانی که قبلاً از وبسایت شما استفاده کردهاند، یک منبع با ارزش هستند و با استفاده از پایگاه داده مشتریان، محصولات جدید سایت را به آنها معرفی خواهند کرد. اگر این مشتریان در آینده برای خرید لاستیک مراجعه کنند، میتوانند به یک مشتری دائمی برای خرید محصولات دیگر وبسایت نیز تبدیل شوند. این فروشگاه یک تبلیغ کوچک (یک پیشنهاد ویژه) انجام میدهد تا مشتریان، محصولات غیر از لاستیک را خریداری کنند. انتظار میرود که فروش محصولات جدید، غیر از لاستیک، به مشتریان سابق سایت شما، 50 هزار دلار دیگر سود نصیب فروشگاه کند.
بنابراین فروشگاه XYZ اگر کسب و کار شما را بخرد، 30هزار دلار سود اولیه که شما داشتید را خواهد داشت. همچنین بر اساس پاراگرافهای قبلی که توضیح دادیم، ۱۰ هزار+ ۱۵ هزار+ ۶۰ هزار + ۵۰ هزار دلار سود بیشتری را در سال اول به دست میآورد. آنچنان که برگشت کل سرمایه ۱۶۵ هزار دلار در سال اول و ۱۵۰ هزار در سالهای بعدی (۱۵ هزار دلار هزینه توسعه سایت) است.
توجه داشته باشید که چنین برگشت سرمایهای برای یک فروشگاهی مانند XYZ بسیار منحصر بفرد است.
خریداران دیگر، این برگشت سرمایه را از وبسایت شما نمیبینند. پس اگر همین برگشت سرمایه را در نظر بگیریم، در عرض 6/2 سال، 165 هزار+150 هزار+(6/0 ضرب در 150 هزار) یعنی 405 هزار دلار برگشت سرمایه خواهد داشت.
پس به جای 78 هزار دلار، شما وبسایت خود را 405 هزار دلار میفروشید!
این یک مثال ساده بود… اما بخاطر داشته باشید، آنچه که کارآفرین به دنبال آن است، ارزش واقعی سایت را تعیین میکند نه ارزش گذاری معمولی.
در حقیقت، شرکتهای بزرگتر، دوره برگشت سرمایه را دو ساله در نظر نمیگیرند؛ بلکه در برنامههای استراتژیک خود، زمان طولانیتر را در نظر میگیرند. این فرصتی است برای شما تا برای فروش وبسایت خود، با مبلغی بیش از 405 هزار دلار مذاکره کنید. اگر شما در زمان معامله، عملکرد خوبی داشته باشید (بخش بعدی را ببینید)، میتوانید با قیمت بیشتری معامله کنید.
3- عملکرد شما زمان فروش
اگر شما بخواهید قیمت زیادی را برای کسب و کارتان قرار دهید، باید مانند کسب و کارهای بزرگ عمل کنید. فروشندگان کسب و کارهای کوچک اغلب انتظار دارند که تمام قیمت توافق شده را به صورت نقدی در روز معامله دریافت کنند. اما این چیزی نیست که در معاملات بزرگ وجود دارد؛ در معاملات بزرگ خریدار تنها قسمتی از مبلغ را در روز معامله پرداخت میکند.
در کسب و کارهای کوچک فروشنده وبسایت تمایلی ندارد که خریدار قسمتی از مبلغ را پرداخت کند و برای مبلغ باقی مانده، کارت اعتباری ارائه دهد. چون با خود میگوید: من چطور به خریدار اعتماد کنم که به من بقیه مبلغ وبسایت را پرداخت کند؟! یا اینکه من به پول وبسایت نیاز دارم و تمام آن را در روز معامله میخواهم.
این منصفانه است، اگر شما تمام پول وبسایتتان را در روز معامله بخواهید.
اما اگر میخواهید، یک وبسایت با بیشترین مبلغ بفروشید، باید در خصوص پرداخت مبلغ آن بیشتر انعطافپذیر باشید… همانطور که در زمان معامله در زمینههای دیگر هم باید انعطاف داشته باشید.
اگر کسب و کارتان را 500 هزار دلار ارزشگذاری کردهاید، میتوانید در زمان معامله ۳۰۰ هزار دلار آن را دریافت کنید. با این روش شما به خریداران بیشتری فرصت خرید خواهید داد؛ چون افراد زیادی نمیتوانند در روز معامله ۵۰۰ هزار دلار را نقدی پرداخت کنند. حتی با این روش شما قادر خواهید بود که سایت را با مبلغ بیشتری قیمتگذاری کنید؛
مثلاً 600 هزار دلار. بیمنطق نیست. در این حالت شما وبسایت را ۲۰% بیشتر از حالت قبل به فروش رساندهاید.
اما اینکه شما تمام مبلغ فروش را در روز معامله دریافت نکنید، یکی از چندین ابزار در دسترس در ساختار معاملات است. پس اگر در معامله قرار بر این شده است که کسری از مبلغ فروش را برای مثال، یک یا دو سال بعد از انجام معامله، دریافت کنید؛ میتوانید حدود %۲۰ تا %۳۰ قیمتتان را افزایش دهید.
راههای زیادی وجود دارد که فروشنده بتواند خطرهای ذاتی معامله را کاهش دهد. برای مثال دریافت ضمانتنامههایی از خریدار، افزایش قیمت فروش تا 20% برای جبران زیانهای احتمالی فروشنده یا در صورت امکان، خرید سهامهایی از شرکت خریدار.
در زمان فروش کسب و کارتان میتوانید با افراد متخصص در این زمینه مشورت کنید.
وبسایت شما ممکن است ارزشی خیلی بیشتر از آنچه که فکر میکنید، داشته باشد. اما ارزش سایت شما را آنچه که در زمان فروش آن، ارائه میدهید، تعیین میکند.
هرگاه میخواهید وبسایت یا هر کسب و کاری را بفروشید، مجبور نیستید تا روی سرانه سرمایه تمرکز کنید. بلکه باید روی تمام داراییهای واقعی آن تاکید داشته باشید.
تمام روشهایی که فروشنده برای ارزشگذاری کسب و کارش باید در نظر بگیرد، در این مقاله نمیگنجد؛ اما امیدواریم که این مقاله تلنگری باشد تا شما داراییهای واقعی کسب و کارتان را بررسی کنید و به دنبال یادگیری روش قیمتگذاری وبسایت باشید تا آن را بتوانید به طور صحیح و با قیمت خوب ارزشگذاری کنید.
روشهای پیشنهادی برای فروش وبسایتهای وردپرسی
چنانچه یک سایت وردپرسی دارید و میخواهید آن را با بیشترین مبلغ به فروش برسانید پیشنهاد میکنیم در مرحله اول کاملا از سلامت طراحی، استاندارد بودن افزونههای وردپرس و… وبسایت خود مطمئن شوید و سپس علاوه بر تبلیغ کردن آن در سایر رسانهها، در سایت خود با کمک پلنهای تبلیغاتی در مورد فروش آن صحبت کنید.
ترجمه و تهیه توسط سرکار خانم سمیه زارع
فرشاد
با سلام،
من وب سایت خودم رو بعد از 5 سال فعالیت قصد دارم بفروشم. هر کسی مایل هست لطفاً به من ایمیل بزنه.
info [@] faragraphic [dot] com