چرا باید با روانشناسی بازارهای مالی آشنا شویم

تیمی که در بازارهای مالی معاملات و فعالیت های خود را انجام می‌دهد، باید علاوه بر شناخت و استفاده از تحلیل‌های تکنیکال و استراتژی‌های مختلف، ذهنی آرام داشته باشد. در این صورت است که می‌تواند بهترین تصمیم را در مواقع ضروری برای معاملات خود بگیرد.

یاد‌گیری بازار‌های مالی نیازمند مفاهیم مهمی است. از جمله این مفاهیم تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال است تا بتوانید درک بهتری از این بازار‌ها بدست بیاورید. یکی از مهم‌ترین این مفاهیم نوع تفکر و نگرش بین معاملگران مبتدی و حرفه‌ای می‌باشد که در حوزه روانشناسی بازارهای مالی قرار می‌گیرد.

روانشناسی بازارهای مالی به احساسات معاملگران حین معامله اشاره دارد. احساساتی نظیر طمع، ترس و وابستگی مواردی هستند که رفتار بازار‌های مالی را تغییر می‌دهند.

روانشناسی بازارهای مالی چیست

روانشناسی بازار به احساسات غالب فعالان بازار مالی در هر مقطع زمانی اشاره دارد. احساسات سرمایه‌گذار می‌تواند عملکرد بازار را در جهت‌هایی در تضاد با اصول بنیادی هدایت کند. به عنوان مثال، اگر سرمایه‌گذاران ناگهان اعتماد خود را از دست بدهند و تصمیم به عقب نشینی بگیرند، بازار‌ ممکن است سقوط کند.

حرص، ترس، انتظارات و شرایط موجود همه عواملی هستند که در ذهنیت یا احساسات کلی سرمایه‌گذار بازار‌ها تاثیرگذار است.  تأثیر این حالت‌های ذهنی برای ایجاد چرخه‌های دوره‌ای «ریسک روی» و «خطر کردن»، به عبارت دیگر چرخه‌های رونق و رکود در بازار‌های مالی به خوبی اثبات شده است. اغلب این تغییرات در رفتار بازار به عنوان «ارواح حیوانی» شناخته می‌شود. این عبارت برگرفته از کتاب جان می‌نارد کینز (John Maynard Keynes) در سال 1936 و با عنوان نظریه اشتغال، بهره و پول (The Theory of Employment, Interest, And Money) است. او در کتاب خود، ارواح حیوانی (animal spirits) را پس از یک رکود بزرگ، به عنوان “اشتیاق خود به خودی برای عمل به جای انفعال” توصیف می‌کند.

تئوری مالی مرسوم، یعنی فرضیه بازار کارآمد، موقعیت‌هایی را توصیف می‌کند که در آن همه بازیگران در بازار منطقی رفتار می‌کنند. اما با وجود این تئوری، در نظر نگرفتن جنبه احساسی بازار، گاهی اوقات می‌تواند منجر به نتایج غیرمنتظره‌ای شود که با نگاهی ساده به اصول اولیه قابل پیش‌بینی نیست. به عبارت دیگر، نظریه‌های روانشناسی بازار با این باور که بازار‌ها منطقی هستند، در تضاد است.

 نظریه‌های روانشناسی بازارهای مالی

برخی از انواع معاملات و یا رویکرد‌های سرمایه‌گذاری برای ارزیابی فرصت‌ها به تحلیل بنیادی متکی نیستند. به عنوان مثال، تحلیلگران فنی از روند‌ها، الگو‌ها و سایر شاخص‌ها برای ارزیابی وضعیت روانی فعلی بازار استفاده می‌کنند تا پیش‌بینی کنند که آیا بازار در جهت صعودی یا نزولی قرار دارد. استراتژی‌های معاملاتی Trend-following که توسط صندوق‌های تأمینی به کار گرفته می‌شوند، نمونه‌ای از تکنیک‌های سرمایه‌گذاری هستند که تا حدی به بهره‌گیری از تغییرات در روانشناسی بازارهای مالی و بهره‌برداری از سیگنال‌ها، برای تولید سود تکیه می‌کنند.

مطالعات به تأثیر روانشناسی بازار بر عملکرد و بازدهی سرمایه‌گذاری پرداخته‌اند. آموس تورسکی (Amos Tversky) اقتصاددان و دانیل کانمن (Daniel Kahneman) روانشناس و برنده جایزه نوبل، اولین کسانی بودند که هر دو تئوری‌های پذیرفته شده‌ی عملکرد اقتصادی و بازار سهام را به چالش کشیدند. این تئوری‌ها مبنی بر این است که انسان‌ها تصمیم گیرندگان منطقی هستند و بازار‌های مالی اطلاعات مرتبط و در دسترس عموم را در قیمت‌ها منعکس می‌کنند (به طوری که شکست در بازار غیرممکن است). با انجام این کار، آن‌ها در زمینه اقتصاد رفتاری (که به آن امور مالی رفتاری نیز گفته می‌شود) پیشگام شدند. از آن زمان، مطالعات و نظریه‌های منتشر شده توسط آن‌ها به طور گسترده پذیرفته شده است. این مطالعات در زمینه خطا‌های سیستماتیک است و در تصمیم‌گیری انسانی ناشی از سوگیری‌های شناختی تاثیر می‌گذارد. از جمله نظریه‌های منتشر شده توسط آموس تورسکی و دانیل کانمن شامل ضرر گریزی (loss aversion)، سوگیری اخیر (recency bias) و لنگر انداختن (لنگر انداختن) است. همچنین این نظریه‌ها برای سرمایه‌گذاری، تجارت، و استراتژی‌های مدیریت پرتفولیو به کار گرفته می‌شود.

پیش‌بینی روانشناسی بازارهای مالی

به طور کلی، دو روش رایج برای تصمیم‌گیری و انتخاب سهام در بین متخصصان وجود دارد و تنها یکی از آن‌ها به روانشناسی بازار توجه زیادی دارد.

  • تحلیل بنیادی به دنبال انتخاب سهام برنده با استفاده از تجزیه و تحلیل مالی شرکت در زمینه صنعت آن است.  روانشناسی بازار در این اعداد و ارقام جایگاه چندانی ندارد.
  • تحلیل تکنیکال بر روند‌ها، الگو‌ها و سایر شاخص‌هایی که قیمت سهام را بالا یا پایین می‌کنند، تمرکز می‌کند.  روانشناسی بازار یکی از این عوامل محرک است.

استراتژی‌های معاملاتی Quantitative Trend Following که توسط صندوق‌های تأمینی استفاده می‌شود ، نمونه‌ای از تکنیک‌های سرمایه‌گذاری است که تا حدی بر بهره‌گیری از تغییرات در روانشناسی بازارهای مالی تکیه می‌کند. هدف این نوع استراتژی، شناسایی و بهره‌برداری از تفاوت‌های بین ابزار‌های تحلیل بنیادی و روانشناسی بازار برای ایجاد سود است.

روانشناسی بازارهای مالی و رمزارز‌ها

روانشناسی نه تنها بر نحوه استفاده ما از ارز دیجیتال، بلکه بر میزان پذیرش آن در بازار عمومی تأثیر زیادی دارد. درک این عوامل می‌تواند شما را در تجارت ارز‌های دیجیتال برتری دهد.

روانشناسی سرمایه‌گذاری‌های سنتی به خوبی شناخته شده است و به طور جامع مورد مطالعه قرار گرفته است. اما در حال حاضر تفاوت‌های کلیدی زیادی در روانشناسی معاملات ارز‌های دیجیتال در حال ظهور و سنتی وجود دارد.

هنوز موانع روانی زیادی برای پذیرش گسترده رمزارز در بازار وجود دارد. ما نگاهی به برخی از این عوامل مختلف خواهیم داشت.

یکی از توصیه‌های شماره یک سرمایه‌گذاری که تا به حال شنیده‌اید این است که «بر اساس احساسات سرمایه‌گذاری نکنید». اگر حتی به سرمایه‌گذاری گذرا علاقه داشته باشید، به احتمال زیاد قبلاً این جمله را شنیده‌اید، اما ممکن است به دلیل آن فکر نکرده باشید.

آمار‌ها نشان می‌دهد که هر ساله اکثریت افرادی که در ابزار‌های مالی معامله می‌کنند، با ضرر مواجه می‌شوند. اما چه چیزی آن‌ها را از کسانی که به طور مداوم سود می‌برند جدا می‌کند؟  پاسخ پیچیده است. اما پاسخ این سؤال را زمانی می‌توان فهمید که روانشناسی را که بر فرآیند‌های تصمیم‌گیری ما تأثیر می‌گذارد، بررسی کنید.

ترس

ترس یکی از قوی‌ترین عوامل محرک در تغییر حالت و شرایط انسان است.  ترس از ضرر بیشتر، چیزی است که باعث می‌شود افراد در طی یک رکود یا اصلاح بازار، به سمت فروش ارز‌های دیجیتال خود بروند. چگونه می‌توانید با این ترس مقابله کنید؟  یکی از راه‌ها این است که بیش از حد خود را تحت فشار قرار ندهید.

این بدان معناست که فقط به فکر تجارت نباشید، مثلاً، درگیر کردن 10 درصد از دارایی‌هایتان در یک معامله نسبت به زمانی که 50 درصد یا به‌خصوص 100 درصد دارایی‌های خود را در یک سرمایه‌گذاری درگیر می‌کنید، باعث می‌شود که شما کم‌تر دچار رفتار‌های ناشی از ترس شوید.

سرمایه‌گذاری مقدار پولی که توانایی از دست دادن آن را ندارید، باعث استرس و ترس می‌شود و بر روی تصمیم‌گیری شما تاثیر می‌گذارد. حتی با وجود داشتن بهترین اطلاعات و ذهنی بسیار تیز و قوی، اگر با اجاره خانه ماه آینده خود سرمایه‌گذاری کنید، مطمئناً نمی‌توانید به خوبی تصمیم‌گیری کنید.

بیشتر تریدر‌ها، سرمایه‌گذاری را یک استراتژی بلندمدت می‌دانند، اما بسیاری اجازه می‌دهند که ترس بر روی اعمالشان اثر بگذارد و با کوچکترین نشانه‌ای از رکود، به سمت فروش ‌می‌روند. برخی دیگر از معامله گران در معاملات روزانه خود از دستورالعمل‌های سختگیرانه پیروی می‌کنند تا احساساتی مانند ترس را از معادله خارج کنند.

دلبستگی

یکی دیگر از احساساتی که باید از آن اجتناب کرد دلبستگی است. اگر یک سهام یا دارایی، عملکرد خوبی داشته باشد، گاهی اوقات باعث شود که آن را بیش از حد نگه دارید. همه این‌ها به اهداف شما بستگی دارد. اما اگر به دنبال کسب سود بیشتر هستید، نباید شیفته یک سهام با ارزش بالا شوید.

به یاد داشته باشید، ارزش سهام برابر با پول نقد نیست.  برای هر یک از سهام‌های خود یک هدف تعیین کنید و زمانی که قیمت به اهداف رسید، سرمایه‌گذاری‌های خود را نقد کنید.  سپس، درصدی از آن را بردارید و در صورت تمایل دوباره سرمایه‌گذاری کنید. با این روش از اکثریت سود خود محافظت خواهید کرد.

روانشناسی بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری موضوعی بسیار پیچیده و دشوار است. افزودن کریپتوکارنسی به ترکیب سرمایه‌گذاری و معامله‌گری، لایه جدیدی به همین مفاهیم اضافه می‌کند.

یکی از مهمترین چیز‌هایی که باید به خاطر بسپارید این است که باید از بخش عمده‌ای از دارایی خود محافظت کنید. گره خوردن تمام دارایی شما در یک سرمایه‌گذاری بی‌ثبات، منجر به تصمیماتی می‌شود که ترس بر آن حاکم است.

تمرکز بر هدف یک شرکت صادرکننده رمزارز و نحوه کار آن برای رسیدن به آن هدف، راه بهتری برای چارچوب‌بندی تفکر شماست. اینکه هدف آن‌ها ثروت آفرینی است یا فقط مشاهده موفقیت ارز‌های دیجیتال در ایجاد اختلال در بازار است. بنابراین روش دستیابی به سود بیشتر نیز باید متناسب با هدف آن شرکت باشد.

چگونه می‌توانید از روانشناسی بازارهای مالی به نفع خودتان استفاده کنید؟

با انجام تحقیقات، خودتان می‌توانید تشخیص دهید که چه زمانی روانشناسی بازار و احساساتی مانند ترس یا طمع باعث خرید یا فروش بیش از حد می‌شود. سپس می‌توانید معاملات خود را خلاف جهت احساسات عمومی بازار انجام دهید.

خرید را زمانی انجام دهید که دیگران گرانفروشی می‌کنند و زمانی که دیگران بیش از حد خرید می‌کنند، سهام خود را بفروشید. تحقیقات همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا زودتر به روند آتی بازار برسید، اما توجه کنید که بعد از اینکه روند‌ها از اصول خود عبور کردند، آن‌ها را تعقیب نکنید.

البته این اقدام که بخواهید خلاف جهت احساسات عمومی بازار عمل کنید، در ظاهر بسیار آسان و در عمل بسیار سخت است. چرا که با روحیات و ذهنیات معامله‌گر در تعارض است. اینکه بخواهد خلاف احساسات بازار عمل کند و درست در زمانی‌که بازار به سمت فروش یک دارایی می‌رود، دارایی خود را حفظ کند و آن را نفرشد، به کنترل احساسات زیادی نیاز است.

برای آشنایی بیشتر با نکات آموزشی در رابطه با روانشناسی بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال مختلف و تحلیل اصولی هر یک از آنها به سایت و شبکه های اجتماعی گروه سرمایه گذاری مهدی رجبی (mahdirajabi.com) سر بزنید.

Aparat: https://www.aparat.com/mahdirajabi.com

Instagram: https://www.instagram.com/mahdirajabi_com/

Twitter: https://twitter.com/mahdirajabi_com

Telegram: https://t.me/mahdirajabi_com

شما می توانید از طریق شماره ی زیر با گروه سرمایه گذاری مهدی رجبی در تماس باشید:

021-88684077

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟
تقریبا
خیر

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه به معنی این است که شما ابتدا قوانین ارسال دیدگاه را مطالعه کرده‌اید و با آن موافق هستید.

مطالب زیر را حتما بخوانید